با چرخاندن این جفت گوی با دست و همچنین صدایی که از هماهنگی این دو به وجود می آید بین قطب منفی و مثبت جسم و روان توازن برقرار می شود که باعث احساس آرامش و امنیت خاطر می شود
جنسیت انسان به معنای ظهور و انعکاس نقش جاودانه خلقت است که همواره در تمام سطوح حیات در سراسر گیتی اتفاق می افتد .در لحظه خلقت زمانی که یگانگی به کثرت بدل شد هستی بدون شکل در ابتدا به دو فرم انرژی بنیادی تقسیم شد : نیروی مذکر بارور و نیروی مونث پذیرا .صدها سال پیش فردی چینی این نیروهای نخستین را به نام ین و یانگ نامید تاثیر متقابل این انرژیها تمام خلقت را پدید آورد .نیروی مونث ین بدون وقفه با بذر نیروی مونث یانگ بارور شده و تمام فرمهای گوناگون حیات را به وجود می آورد .در سطح انسان فیزیکی این تاثیر متقابل نیروها به شکل تمایلات جنسی خود را نشان می دهد .از راه آن انسان با عمل جاودانه خلقت حیات ارتباط بر قرار می کند و شور و شعف او ممکن است تجربه انعکاس برکت خلقت باشد .برای ادامه حیات هر چیزی متزاد خود را دارد .هستی هر چیزی بستگی به ضد خود دارد و اگر یکی از قطبها توقف کند نقطه مقابل آن هم دیگر نمی تواند وجود داشته باشد .این اصل بنیادی درباره هر چیزی می تواند صادق باشد . می توانیم باز دم انجام دهیم اگر عمل دم را انجام داده باشیم . و اگر یکی متوقف شود دیگری هم متوقف می شود .درون بیرون را بوجود می آورد .روز شب را .نور سایه را تولد به سوی مرگ هدایت می شود ... به این ترتیب این دو قطب متضاد همیشه مترادف هستند و برای کامل بودن هر چیزی باید متزاد خودش را داشته باشد تعادل موجود جهان اطراف ما نتیجه تاثیر متقابل این جفت متزاد است